دعای عظم البلا جایگاه سالمندان در پرتو تعالیم اسلامی
منتظر شهادت منتظر ظهور
...

●محور وحدت
مجموعه افراد یک فامیل، نسبت به بزرگ خاندان احترام می ‏گزارند و در کارها با آنان مشورت می ‏کنند و در اختلافات، به رأی و حکمیت و داوری آنان ارج می ‏نهند و گاهی یک سخن از سوی آنان، آتش فتنه‏ ای را خاموش می ‏سازد، یا تفرقه و کدورتی را به وفاق و همدلی و آشتی مبدل می ‏سازد.
نعمت وجود با برکت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتی به جایگاه حساس و مهم و نقش کارگشای آنان پی می‏برند که از دست بدهند. چه بسیار اختلاف ها و قهرها و نزاع های خانوادگی که پس از درگذشتِ «بزرگ خاندان» چهره نشان می ‏دهد و چه بسیار رابطه‏ ها و رفت و آمدها که قطع می ‏شود، یا به سردی می ‏گراید، و علت آن فقط از دنیا رفتن محوری است که مایه دلگرمی، امید، انس و معاشرت فامیل است.
رسول خدا (ص) فرمود: «البَرکهٔ مَعَ اکابِرِکم»: برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهای شماست. در سخن دیگر فرمود: «الشّیخُ فی اَهْلِهِ کالنّبیِ فی اُمّتهِ»؛ پیرمرد در میان خانواده ‏اش، همچون یک «پیامبر» در میان امتش است.
این اشاره به همان نقش محوری، فروغ‏ بخشی، صفا آوری، هدایت و ارشاد، تجمع و الفت است که در وجود آنان نهفته است. پس اگر بزرگترها در فامیل و خانواده، چراغ روشنی ‏بخش و محور وحدت و همدلی و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهای خانوادگی ‏اند، باید این جایگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقویت قرار گیرد.
●حرمت بزرگترها
رعایت ادب و مقتضای حق ‏شناسی نسبت به عمری تلاش صادقانه و ایثارها، گذشت ها، دلسوزی ها و سوختن و ساختن ها که بزرگان از خود نشان داده‏ اند، آن است که در خانواده‏ ها مورد تکریم قرار گیرند، عزیز و محترم باشند، به آنان بی ‏مهری نشود، خاطرشان آزرده نگردد، به توصیه‏ ها و راهنمایی هایی که از سر سوز و تجربه می ‏دهند، بی ‏اعتنایی نشود.
خود «بزرگسالی» و «سن بالا» در فرهنگ دینی ما احترام دارد. این سخن پیامبر خدا (ص) است: «مَنْ عَرَفَ فَضْلَ کبیرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللَّهُ تعالی مِن فَزَعِ یوم القیامهٔ»؛ هر کس فضیلت و مقام یک «بزرگ» را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خدای متعال او را از هراس و نگرانی روز قیامت ایمن میدارد.
احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانی نسبت به کوچکترها، از دستورالعمل های اخلاقی اسلام است و کانون خانواده ‏ها را گرم و مصفا می ‏سازد و این، توصیه امام صادق(ع) است که فرمود:
«لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کبیرَنا وَ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرنا»؛ کسی که بزرگ ما را احترام نکند و کوچک ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست.
این سخن را نیز از حضرت علی(ع) به یاد داشته باشیم که فرمود:
«یُکْرَمُ العالِمُ لِعلمه و الکبیرُ لِسِنّهِ»؛ دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، باید احترام کرد.
اگر جوانان قدر پیران را نشناسند و به جایگاه آنان حرمت ننهند، هم رشته‏ های عاطفی پیوندهای انسانی از هم گسسته می‏شود، هم از رأفت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم می‏شوند، هم نشانه بی ‏توجهی خود به ارزشها را امضا کرده‏ اند. حضرت علی(ع) در یکی از سخنان خویش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاریهای رفتاری مردم، از جمله بر این دو مسأله تأکید می ‏فرماید: ۱- بی ‏احترامی کوچکترها نسبت به بزرگترها ۲- رسیدگی نکردن توانگران به نیازمندان:
«انّکم فی زمانٍ ... لا یُعَظِّمُ صغیرُهم کبیرَهُمْ و لا یَعُولُ غَنیُّهُم فقیرَهم»؛ شما در زمانه‏ ای به سر می‏برید که کوچک به بزرگ تعظیم و تکریم نمی‏کند و ثروتمند، به فقیر رسیدگی نمی‏کند!
●تکریم والدین
سالمندان به طور عموم، از احترام برخوردارند. اگر پدر و مادر باشند که این وظیفه، سنگین ‏تر و مسؤولیت مضاعف است. قرآن کریم از تندی و پرخاش نسبت به پدر و مادر پیر نهی می ‏کند و به سخن نیک و لحن شایسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان و خیرخواهی و دعا در حق آنان دعوت می ‏کند.
فرمان خداوند، چنین است:
«اِمّا یَبْلُغَنَّ عِندک الکبرَ اَحَدُهما او کلاهُما فلا تَقُلْ لَهما اُفٍّ و لا تَنْهَرهُما وَ قُلْ لَهُما قولاً کریماً، وَاخفَضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِ مِنَ الرّحمهِٔ وَ قُل رَبِّ ارحَمْهُما کما ربّیانی صَغیراً»؛
هرگاه یکی از آن دو (پدر و مادر) یا هر دو نزد تو به سن پیری و سالمندی رسیدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مکن و به آنان سخن کریمانه بگو و بال فروتنی را از روی رحمت و شفقت برای آنان بگستر، و بگو: پروردگارا! همان گونه که مرا در خردسالی ‏ام تربیت کردند، تو نیز بر آنان رحمت آور.
ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال، آن است که: آنان را به اسم، صدا نکنی، به احترامشان برخیزی، از آنان جلوتر راه نروی، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگویی، نیازهایشان را برآوری، خدمتگزاری به آنان را وظیفه‏ ای بزرگ بدانی و از آنان در سن کهولت و پیری مراقبت کنی.
در حدیث است که امام باقر (ع) فرموده است: پدرم به مردی نگریست که همراه پسرش راه می ‏رفتند و پسر به بازوی پدرش تکیه داده بود. پدرم تا زنده بود، با آن جوان (به خاطر این بی حرمتی نسبت به پدرش) صحبت نکرد.
به همان اندازه که آزردن آنان و «عاق» شدن، حرام و نکوهیده است و از آن نهی شده است، دل به دست آوردن و جلب رضایت و نیکی به آنان سفارش شده است و این خدمتگزاری، سبب بهشتی شدن فرزندان به شمار آمده است.
«ابراهیم بن ‏شعیب» گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتی داشته باشد او را برمی ‏داریم و بر دوش می ‏کشیم. حضرت فرمود: «اِنْ استَطَعْتَ اَنْ تَلِیَ ذلک مِنْهُ فافْعَلْ و لَقِّمْهُ بِیَدِکَ، فانّه جَنَّهٌٔ لک غَداً»؛ اگر بتوانی عهده ‏دار کارهای او شوی چنین کن، حتی با دستانت لقمه در دهان او بگذار، که این فردای قیامت، برای تو بهشت (یا سپر از آتش: جُنّه) خواهد بود.
● انتقال فرهنگ
از عمده ‏ترین راههای انتقال یک فرهنگ به نسلهای آینده، رفتار پدر و مادر و مربیان است. کودکان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببینند، از آن الگو می ‏گیرند. احترام به بزرگترها و رعایت ادب و تکریم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلی یابد، فرزندان ما نیز، این فرهنگ را می ‏آموزند و با همین آداب و سنن بار می‏آیند. کسی که انتظار ادب و معرفت و حق‏ شناسی از فرزندانش دارد، باید همین حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا کوچکترها هم از او بیاموزند.
این یک سنت تاریخی و تأثیر و تأثر از اعمال و رفتار است. هر کس چیزی را درو می‏کند که کِشته است. اگر در حدیث است که «لا میراثَ کالادب»؛ هیچ ارثی همانند ادب نیست که از بزرگان به فرزندان برسد، در این مورد هم مصداق می ‏یابد.
امام علی(ع) فرمود:
«وَقِّرُوا کبارَکُمْ، یُوَقّرْکُمْ صِغارُکُم»؛به بزرگانتان احترام کنید، تا کوچکترها هم به شما احترام کنند.
امام صادق(ع) نیز فرموده است:
«بِّروا آباءَکم، یَبِرُّکُمْ اَبْناؤکُمُ»؛به پدرانتان نیکی کنید، تا فرزندانتان هم به شما نیکی کنند.
این دقیقاً برداشت محصول، از زراعتی است که انسان با رفتارش در زمین دل و لوح جان کودکان انجام می دهد.
مهمترین درس تربیتی، آن است که با عمل داده شود. کودکان نیز مستعدترین شاگردانی ‏اند که «درسهای عملی» را با دقت، از رفتار ما می ‏آموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظاری داشته باشیم که با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تکریم، برخورد کنند؟ این ارتباط متقابل در تأثیرگذاریهای رفتاری را نمی ‏توان نادیده گرفت. به قول معروف، اگر احترام امامزاده، توسط متولی رعایت نشود، از دیگران چه انتظاری است؟!
جای سالمندان، پیش از آنکه در «آسایشگاه»ها و «سرای سالمندان» باشد، کانون گرم و بامحبت خانه ‏هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند. و از اندیشه آنان نیز استفاده شود. بالاخره آنان، حاصل یک عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و می ‏توانند «مشاور» خوبی در تصمیم‏ گیریهای زندگی باشند.
آنچه در آینه جوان بیند
پیر در خشت خام، آن بیند


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط منتظر